سوالات متداول در مورد پیانو

+سوال:خواهش می کنم کتاب خوبی در زمینه تاریخ موسیقی به من معرفی کنید. همچنین می خواهم برای شاگردانم یک باشگاه موسیقی دایر کنم. لطفاً توصیه ای در مورد اداره آن به من بفرمایید. در ضمن چه اسمی را برای باشگاه معرفی می کنید؟

-کتاب « تاریخ موسیقی » اثر Baltzell کتاب خوبی است. بعنوان اسم باشگاه من Saint Ceilia – پیشکسوت و حامی موسیقی – و یا نام یک آهنگساز بزرگ را پیشنهاد می کنم. با صاحبان تعدادی از باشگاههای موسیقی در زمینه مسایل قانونی و اجرایی مشورت کنید وآنرا بنا به شرایط خود اعمال کنید. سعی کنید شاگردانتان احساس کنند باشگاه به آنها تعلق دارد و در صورت لزوم خودتان دبیر باشگاه شوید.

+سوال : نواختن در « ریتم » با نواختن « در زمان » چه تفاوتی دارد؟

-نواختن در ریتم به ماهیت درونی قطعه و ضربآهنگ موسیقی آن بستگی دارد. نواختن در زمان به معنای به موقع رسیدن به نقاطی است که ریتم آنرا مشخص می کند.

+سوال :من در نواختن هر چیزی که سریع باشد مشکل دارم ، حال آنکه می توانم آنرا در تمپوی آرام به خوبی اجرا کنم. هیچ معلمی نتوانسته در سرعت ، کمکی به من کند. ممکن است توصیه ای برای غلبه بر این مشکل بفرمایید؟

-سرعت در حرکات ، عکس العمل ها و حتی تصمیم گیری ، امری نیست که با تمرین صرف بدست آید و کمی جنبه ذاتی دارد. من گمان می کنم که شما ذاتاً آهسته نواز هستید وتنها یک درمان برای آن وجود دارد. شما شما برای افزایش سرعتتان به معلمها اطمینان کرده اید حال آنکه باید به اراده خود تکیه می کردید. شما باید بخواهید ، و خواستن توانستن است ؛ و خیلی زود اثر این خواستن را در سرعت خود خواهید دید. 

+سوال – پسر پنج ساله من از خود استعداد زیادی در موسیقی نشان می دهد. او گوشی قوی دارد و به نسبت سن خود خوب می نوازد ، آیا می توانم امیدوار باشم که از او نوازنده ای اعجوبه بدست آید؟ می گویند که بچه های اعجوبه ، در آینده به جایی نمی رسند.

-کودکان اعجوبه ، در آینده بجایی نمی رسند اگر بخوبی پرورش نیابند. و اگر چنین شود علت آن بوده که این نواختنهای اعجاب انگیز تنها نمایشی زودرس بوده است و یا آنکه استعداد او توسط پدر ومادری فاقد اخلاق و یا مدیری بدون درک نابود شده است. اما از این موارد اشتثنایی که بگذریم ، اغلب موسیقیدانان بزرگ در خردسالی نیز نابغه بوده اند ، چه در آینده آهنگساز شده باشد ، چه پیانیست ، چه ویلنیست. بیوگرافی بزرگان قرون گذشته و معاصر ( نظیر مندلسون ، لیست ، روبنشتاین و سایرین ) تاکیدی بر ادعای من است. اگر فرزندتان فرای یک نوازنده زودرس است – نه اینکه مثلاً تنها قطعاتی را که کودکان ده ساله می نوازند ، او درپنج سالگی می نوازد - و از خود درک موسیقی نشان می دهد ، می توانید مطمئن باشید که آینده روشنی در انتظار اوست.

+
سوال : آیا بهتر است به کنسرت های ارکستر رفت و یا کنسرتهای تک نوازی؟

-قطعاً ارکستر. چرا که شما را با کارهایی آسنا می کند ، که بیشترین اهمییت را برای هنرجو دارد. از طرفی مفهوم و درکی که ارکستر به شما می دهد ، عموماً از سولیستها نمی توان گرفت. چرا که تکنوازان ، بجز معدودی ، پای را از گلیم فراتر می گذارند و آنچنان خود را آزاد می دانند که شما بیشتر کارهای Smith ، Jones و یا Levy را در اجرایشان می شنوید تا بتهوون ، شومان یا شوپن. سولیستها نظر شخصی خود را آنچنان آزادانه در قطعه اعمال می کنند ، که جایی برای نظر آهنگساز باقی نمی ماند. حتی یک ارکستر بسیار ضعیف هم ، به اندازه یک سولیست متوسط نمی تواند قطعه را خراب کند ، چرا که ارکستر یک مجموعه بزرگ است و نمی توان آنرا براحتی یک ساز تنها ، از راه راست منحرف کرد. البته سولیست گل سر سبد موسیقی است ،که صرفاً با ساز خود و بدون هیچ واسطه ای زیبا ترین رنگها و مضامین را بیان می کند ؛ حال آنکه بهترین رهبر ارکستر نیز باید احساسات خود را ابتدا قبل از آنکه قابل شنیدن شوند ، بوسیله چوبدستی و حالات چهره اش به دیگران ( ارکسترش )انتقال دهد ، که در این چرخه ممکن است بسیاری از ظرافتها از بین برود. با این حال ارکسترهای خوب بیشتر از سولیستهای خوب هستند و بهتر است وقت خود را بیشتر به ارکستر اختصاص دهید.

+سوال – من طی دو سال اخیر مجبور بودم بدون معلم تمرین کنم. برای آنکه به کنسرواتواری راه پیدا کنم چه قطعات و متودی را برای تقویت تکنیک من پیشنهاد می کنید؟

-شما ذکر نکرده اید که مبتدی هستید یا پیشرفته. با این فکر می کنم بهترین کتاب Sternberg Etudes اپوس 66 و Masons Touch and Tchnique باشد. بعلاوه شما می توانید قطعه متناسب با سطح خود را از هر ناشر معتبری در خواست کنید.

+سوال : آیا به فرد جوانی که پایه موسیقی خوبی دارد ، پیشنهاد می کنید که موسیقی را بصورت حرفه ای دنبال کند یا آنکه بصورت یک شغل جانبی؟

-از آنجا که به نظرم می رسد شما قلباً پاسخی برای سوالتان نداده اید ، پیشنهاد می کنم شما کار موسیقی را بصورت جانبی دنبال کنید. امروزه حرفه هنرمندان ، آنطورها که به نظر می رسد ، ساده نیست. از هر هزار موسیقیدان مستعد ، شاید یکی به شهرت و ثروت برسد. بقیه هم پس از صرف زمان ، هزینه و زحمت بسیار با ناامیدی تسلیم می شوند و با تلخی به حرفه دیگری می پردازند. اگر برای گذران زندگی به موسیقی آلوده نمی باشید ؛ اگر موسیقی در تاروپود وجود شما رخنه نکرده است ؛ شخصیت شما بگونه ای است که نمی توانید در دیگران نفوذ کنید ، همان بهتر که از موسیقی در جمع دوستان لذت ببرید. ریسک آن کمتر است و خاطر شما نیز آسوده تر می باشد. 

+سوال : وقتی در کنسرتی به اجرای پیانیستی ، گوش می دهم ، می خواهم از آن لذتی فراتر از صدای گوشنواز ببرم. ممکن است راهنمایی کنید که برای این منظور باید به چه نکاتی در نواختن پیانیست دقت کنم؟

-ما هرگز قادر نیستیم ، لذتی را که بیش از ظرفیت ماست ، درک کنیم. هر چه تحصیلات موسیقی شما بیشتر شود و دیدتان نسبت به فرمهای آن عمیقتر شود ، از زیباییهای نواختن یک پیانیست خوب ، لذت بیشتری خواهید برد. شما آنچه را پیانیست از معنای زندگی ابراز می کند ، با توجه به دید خود از زندگی ، درک می کنید. هنر واسطه ای است که مانند تلگراف ، دو ایستگاه را به هم وصل می کند : فرستنده پیغام و گیرنده آن برای ایجاد ارتباط مطلوب ، فرکانس دو طرف باید برابر باشد. 

+سوال : من خود یک معلم هستم و شما لطف بزرگی درحق من می کنید اگر به سوالی که در تمام زندگیم مرا به خود مشغول کرده است پاسخ دهید : چرا شاگردان بمل را به دیز ترجیح می دهند؟ من حتی خودم هم کمی اینگونه هستم. آیا این ایراد آموزشی است و یا دلیل دیگری دارد؟

-بله مشاهدات بسیاری ، صحت ایده را تاکید کرده است و به نظر درست می رسد که ما راحتترایم نتها را بصورت بمل بخوانیم تا دیز. اما بخاطر داشته باشید که این بیزاری منحصر به خواندن نت است نه نواختن آن. اگر کسی ادعا کند که نواختن دیزها نیز برای او دشوارتر از بمل ها می باشد ، تنها ذهن خود بواسطه ارتباط دادن شکل نت با صدای آن ، فریب داده است. به نظر علت تنفر از خواندن نتهای دیز ، فرم ظاهری پیچیده علامت دیز است و این یک مساله چشم پزشکی است تا موسیقی.

+سوال : فکر می کنید از بین لیست و روبنشتاین ، کدام بهتر بودند؟

-من روبنشتاین را به خوبی می شناختم ( شاگرد او بودم ) و اجرای او را بارها و بارها شنیده بودم. اما لیست ، زمانی که من تنها 16 ساله بودم ، درگذشت و قبل از آن نیز به مدت بیست سال در مقابل جمع اجرایی نکرد. من نه او را دیده ام و نه نواختن او را شنیده ام. با این حال ، با توجه به گفته های دوستانم از لیست ، و با مطالعه آثار او موفق شده ام تصویر روشنی از نواختن و شخصیت وی در ذهنم بسازم. بعنوان یک نوازنده چیره دست ، لیست از روبنشتاین برتر بوده است ، چرا که نواختن او خارق العاده بوده است. اما از لحاظ صداقت ، شیطنت ، قدرت نفوذ و لطافت برتری از آن روبنشتاین است. او به معنای واقعی کلمه یک شخصیت جهانی بود که به آداب و رسوم قراردادی انسانها کاملاً بی توجه بود. تفاوت اصلی این دو به شخصیت آنها باز می گردد. از نقطه نظر موسیقی ، و با توجه به توانییهایشان ، هر دو به یک اندازه بزرگ و فوق العاده بوده اند. 

+سوال : من بسیار به کارهای بتهوون علاقه مند می باشم. آیا در موسیقی او نمی توان هر آنچه را از لحاظ هنری و تکنیکی مورد نیاز است ، یافت؟ آیا موسیقی کس دیگری از او عمیقتر می باشد؟

-شما خود را دژ مستحکمی تصور می کنید که با وجودی که شما را از هر خطری محفوظ می دارد ، لیکن به سایر آهنگسازان نگاهی عاقل اندر سفیه دارید. اما شما سخت در اشتباه هستید. زندگی آنچنان جنبه های گوناگونی دارد که هرگز به کسی اجازه نمی دهد در تمامی آنها تبحر یابد. اگر شما بواسطه سازگاری خود ، آثار بتهوون را بر دیگران ترجیح می دانید و با آن بیشتر ارضا می شوید ، سلیقه شما قابل ستایش است. اما این به شما حقی نمی دهد که موسیقی عمیق باخ ، هنر شوپن ، و زیباییهای موتزارت و شایستگی های سایر بزرگان موسیقی را نادیده بگیرید. فردی که تمامی آمال خود را در آثار یک آهنگساز متجلی می بیند ، فردی تک بعدی است ؛ رسیدن به درک جامع از موسیقی نیاز مند سلیقه ای جامع و چند بعدی می باشد.

+سوال : من پنجاه وشش سال سن دارم و در کوهستانی که با نردیک ترین شهر شصت و پنج مایل فاصله دارد ، با همسرم زندگی می کنم و مدت سی و پنج سال است که هیچ درس موسیقی ای نگرفته ام. فکر می کنید برای بدست آوردن توانایی های گذشته ام « Pischna » کمکی می کند؟ اگر نه ، پیشنهاد شما چیست؟

-پیشنهاد می کنم از کارهای تکنیکی پرهیز کنید. ازآنجا که عشق شما به موسیقی آنچنان نیرومند بوده است که موجب شده تمرینات خود را از سر بگیرید ، باید تا می توانید از آن لذت ببرید. ابتدا یک انگشت گذاری راحت برای خود انتخاب کنید و به آهستگی تمرین کنید تا جایی که احساس کنید می توانید قطعه را با سرعت اصلی خود بنوازید. 

+سوال : توصیه می کنید بعد از پرلود دو دیز مینور راخمانینف و بالاد لا بمل ماژور شوپن چه قطعاتی را حفظ کنم؟ بیشتر مردم این قطعات را نمی پسندند. اما من آنها را بسیار دوست دارم.

-اینکه بیشتر مردم از این دست را « نمی پسندند » تقصیر آهنگساز نیست ، بلکه علت آن بیان ناقص نوازنده است. چرا سعی نمی کنید قطعات ساده تری را انتخاب کنید و آنها را آنچنان صحیح بنوازید که همه آنرا « بپسندند » سعی کنید به Nocturne ، اپوس 27 شماره 2 شوپن یا Romanza ، اپوس 28 شماره 2 شومان و یا Traumeriei های او و آوازهای بدون کلام مندلسون بپردازید.

+سوال :  من زنی بیست و چهار ساله هستم که مدت چهار سال کار سنگین کنسرواتور کردام. تکنیک من برای اجرایRhapsocly سل مینور برامس و سونات MacDowell کافیست. از سلامت کامل نیز برخور دارم. آیا برای زنی مانند من جایی ، هر چند بعنوان آکومپانیست ، در یک کنسرت وجود دارد؟

-جواب – لازمه آغاز هر کاری که با مردم در ارتباط است ، کسب نظر مساعد دیگران استو نظر شخصی در این بین ملاک نیست. توصیه من این است که ابتدا با چند نفر از مسسئولین کنسرت های معتبر صحبت کنید. برای آنها بنوازید. این افراد معمولاً تنها دانش آکادمیک ندارند ، بلکه شامه و غریزه خاصی برای یافتن و پرورش استعداد های نشکفته دارند. اگز شما « آنچه را که باید » داشته باشید ، راه شما هموار خواهد بود و همیشه نیز چنین بوده است. برای اینکه دریابید جایی برای شما در کنسرت وجود دارد یا نه ، به پیانیست های زن و توانای بسیاری اکنون مورد تحسین همگان قرار دارند ، بنگرید. علی الخصوص برای آکومپانیمان تقاضا برای خانمها بسیار بالاست. سعی کنید که پیانیست و موسیقیدان شوید تا عمق تاثیرات آنرا در زندگی در یابید.

+
سوال : آیا آکومپانیست باید سولیست را روی صحنه دنبال کند یا از او جلوتر حرکت کند؟ آیا جنسیت آکومپانیست در این امر تاثیری دارد؟

اگر سولیست مرد است ، آکومپانیست باید زودتر از او روی صحنه برود و زمانی که سولیست به جمعیت تعظیم می کند ، نتهای او را مرتب کرده ، ارتفاع صندلی را برای او تنظیم کند و هر کار دیگری که لازم است انجام دهد. اگر سولیست زن هم باشد این قاعده برقرار است ، اما از آنجا که خانها بر آقایان مقدم هستند ، بهتر است آکومپانیست مرد پشت سر سولیست زن حرکت کند. 

 

معلم موسیقی , آموزش موسیقی, سوالات متداول, آموزش پیانو